به فرزندم بیاموزید در مدرسه بهتر است مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد .ارزش های زندگی را به او یاد دهید . و به او یاد دهید در اوج اندوه تبسم کند .!!
به او بیاموزید که در اشک ریختن خجالتی وجود ندارد. به او بیامزید که میتواند برای فکرو شعورش مبلغی تعیین کند . اما قیمت گذاری برای دل بی معناست . اگر می توانید نقش مهم کتاب را در زندگی اموزشدهید .
در کار تدریس به فرزندم ملایمت به خرج دهید اما از او یک ناز پرورده نسازید .
توقع زیادی است اما ببینید که می توانید چه کار کنید!!!!
تنهایی جهنم است اما با مطالعه این جهنم تبدیل به بهشت می شود
رديف |
ریاضی کلاس سوم دبستان |
|
|||||||||||||||||||||
1 |
جدول زير را کامل کن.
|
||||||||||||||||||||||
2 |
۶۲۵۰ گرم، چند کيلوگرم و چند گرم است؟ |
||||||||||||||||||||||
3 |
یک گسترده مکعب بکش. |
|
|||||||||||||||||||||
4 |
فصل های بهار و تابستان روی هم چند روز است؟ |
||||||||||||||||||||||
5 |
در جای خالی عدد مناسب بنويس. ...=۴*۱۰ ...= ۳۶*۱۰ ...= ۸* (۵*۲) ۷۲=.... *۹
...= ۱۰*۶۳ ....= ۸*۷ ...= ۸۱(۶+۴) ۷۰= ۷*.... ۲۳۰= ۱۰*... |
||||||||||||||||||||||
6 |
اگر قيمت يک دفتر۳۲۰ ريال باشد، قيمت ۱۰ دفتر چند ريال می شود؟ |
||||||||||||||||||||||
7 |
حاصل ضرب های زير را به دست آورید. ۴۳ ۲۳۱ ۴۰۸ ۶۶ ۹۴ ۳* ۷ * ۲* ۵* ۴* ــــــ ــــــ ــــــ ـــــــ ــــــــ |
||||||||||||||||||||||
8 |
اکبر 45 صفحه از کتاب خود را در 5 روز خواند. او به طور متوسط، روزی چند صفحه خوانده است؟ |
||||||||||||||||||||||
9 |
در جای خالی عدد مناسب بنويس. ... = 9 : 54 ... = 7 : 21 ... = 1 : 8 ... = 7 : 0 |
||||||||||||||||||||||
10 |
در جدول زير، هر بار چه عددی کم شده است؟ اين عدد چند بار کم شده است؟ برای آن يک تساوی تقسيم بنويس.
|
||||||||||||||||||||||
11 |
يک ساعت چند دقيقه است؟ اگر ما روزی ۴ ساعت در مدرسه باشيم، روی هم چند دقيقه در مدرسه هستيم؟ |
||||||||||||||||||||||
12 |
با رقم های ۱، ۰، ۷، ۵ ، بزرگترین و کوچکترین عدد ۴رقمی بنویس و مجموع آنرا حساب کن |
نام و نام خانوادگی : نام کلاس : نام پدر : تاریخ امتحان : |
به نام خدا مدیریت اموزش و پرورش |
|
||||||||||||
|
هرکلمه را به هم معنی خودش وصل کنید .!! رضا . ظریف . افسوس . امین . پهناور . حیف . خشنودی . نازک |
|
||||||||||||
|
مخالف کلمه های زیر را بنویسید : با سواد : نادان : نزدیک : بیمار : |
|||||||||||||
|
با هر کدام یک کلمه بساز ....+مند .....+گزار کار +.... .....+گر |
|||||||||||||
|
جمله ی زیر را مرتب کن و بنویس می توان خوبی باشد خاطره ی هر چیزی بماند درفکرماکه |
|||||||||||||
|
جمله ی زیر را با کلمه ی داخل کمانک تغییر ده و بنویس دیروز که به مدرسه رسیدم دوستم ان جا نبود (فردا) |
|||||||||||||
|
باکلمه های (امتحان و تعطیل ) یک جمله ی زیبا بنویس |
|||||||||||||
|
ضرب المثلی بنویسید که در ان شتر به کار رفته باشد
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
تنهایی جهنم است اما با مطالعه این جهنم تبدیل به بهشت می شود
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تنهایی جهنم است اما با مطالعه این جهنم تبدیل به بهشت می شود
گنجشک به خدا گفت:لانه ی کوچکی داشتم،ارامگاهخستگیم،پناه بی کسیم،طوفان تو آن را از من گرفت،کجای دنیای تو را گرفته بود؟؟؟؟؟؟؟؟
خدا گفت:ماری در راهه لانه ات بود،باد راگفتم لانه ات را واژگونکند،آن گاه تو ازکمینه مار پر گشودی .چه بسیار بلاها که از تو به واسطهء محبتم دورکردم و تو ندانسته به دشمنیم برخواستی......
یک خانم معلم ریاضی به یک پسر هفت ساله ریاضی یاد میداد. یک روز ازش پرسید: اگر من بهت یک سیب و یک سیب و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟ پسر بعد از چند ثانیه با اطمینان گفت: 4 تا! معلم نگران شده انتظار یک جواب صحیح آسان رو داشت (3). او نا امید شده بود. او فکر کرد "شاید بچه خوب گوش نکرده است" تکرار کرد: خوب گوش کن، خیلی ساده است تو میتونی جواب صحیح بدهی اگر به دقت گوش کنی. اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟ پسر که در قیافه معلمش نومیدی میدید دوباره شروع کرد به حساب کردن با انگشتانش در حالیکه او دنبال جوابی بود که معلمش رو خوشحال کند تلاش او برای یافتن جواب صحیح نبود تلاشش برای یافتن جوابی بود که معلمش را خوشحال کند. برای همین با تامل پاسخ داد "4"..... نومیدی در صورت معلم باقی ماند. به یادش اومد که پسر توت فرنگی رو دوست دارد. او فکر کرد شاید پسرک سیب رو دوست ندارد و برای همین نمیتونه تمرکز داشته باشه. در این موقع او با هیجان فوق العاده و چشمهای برقزده پرسید: اگر من به تو یک توت فرنگی و یکی دیگه و یکی بیشتر توت فرنگی بدهم تو چند تا توت فرنگی خواهی داشت؟ معلم خوشحال بنظر میرسید و پسرک با انگشتانش دوباره حساب کرد. و پسر با تامل جواب داد "3"؟ حالا خانم معلم تبسم پیروزمندانه داشت. برای نزدیک شدن به موفقیتش او خواست به خودش تبریک بگه ولی یه چیزی مونده بود او دوباره از پسر پرسید: اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی دیگه بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟ پسرک فوری جواب داد "4"!!! خانم معلم مبهوت شده بود و با صدای گرفته و خشمگین پرسید چطور ؟ آخه چطور؟ پسرک با صدای پایین و با تامل پاسخ داد "برای اینکه من قبلا یک سیب در کیفم داشتم" نتیجه : اگر کسی جواب غیر قابل انتظاری به سوال ما داد ضرورتا آن اشتباه نیست شاید یه بُعدی از آن را ابدا نفهمیدیم.!!!